مارپیچ نافهمی.....

از خاموشیم کار رسیده است به جان/فریاد,که خاموشی مرا خواهد کشت...

من دنیای کوچکی دارم

کره زمین با تمام بزرگیش دنیای کوچکی است

با این همه

من نمیفهمم چرا دست هایت را باید رها کنم

نمیفهمم چرا آب شدن در نگاهت را باید فراموش کنم

من نمیفهمم چرا نباید در انتظار آینده نشست

من نمیدانم چرا در پس پنجره باید مرد

 هیچ کس

این هاله ی "نمیدانم"را از چشمانم پاک نمیکند

آاااااااااااای آدم ها....یک نفر در آب میسپارد جان....

و کسی نیست.......سکوت.....

من کور شدم !

عزیزم!من کور شدم.......

خدایا!نجاتم بده از این مارپیچ نافهمی.......



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 6 تير 1390برچسب:my heart,ساعت 19:8 توسط nastaran|


آخرين مطالب
» تمام!
» let some body love u
» تاریکی
» شبیه شده ام
» when I was young
» نفر بغل دستی!
» نظریه میدهیم!
» شکمو!
» thanking god
» شلوغ!
» me...
» خوشحال!
» نام دیگر من
» بی ربط!
» life
» قیصر
» so close,no matter how far
» from deep inside
» وقتی نظراتت دوستت غیر فعاله!
» در چنته ی من جز به ندانستن نیست

Design By : Pichak